مفاهیم و رویکردهای هوش تجاری
مفاهیم و رویکردهای هوش تجاری
چالش‌های امروزی در محیط کسب‌وکار، باعث شده است که سازمان‌ها به اطلاعات، دانش و خِرَد حیاتی و مفید نیاز مبرم داشته باشند.
هوش تجاری یک مفهوم چترمانند است.
هوش تجاری به‌وسیله ابزار و فن‌ها و راه‌حل‌هایش به مدیران این کمک را می‌کند که موقعیت کسب‌وکارشان را درک کنند.
همچنین ابزار هوش تجاری دانش و خِرَد موردنیاز برای کسب‌وکار را فراهم می‌نماید.
مفاهیم و رویکردهای هوش تجاری
امروزه با توجه به تغییرات زیاد نیاز به اطلاعات صحیح و در لحظه (آنی) است.
اطلاعات در لحظه نه‌تنها برای موفقیت لازم است بلکه برای ماندن در مسابقه نیز امری بسیار ضرورتی است.
هوش تجاری به فلسفه مدیریتی کسب‌وکار اشاره دارد و
ابزاری است که به سازمان‌ها برای پالایش و مدیریت کسب‌وکارشان کمک می‌کند تا تصمیم‌های مؤثرتری بگیرند.
“مفاهیم و رویکردهای هوش تجاری”
هوش تجاری مجموعه‌ای از متدولوژی‌ها، پروسه‌ها، معماری‌ها و فنّاوری‌هاست که داده‌های خام را به اطلاعات مفید و بامعنا تبدیل می‌کند.
هوش تجاری به کاربران یک کسب‌وکار کمک می‌کند تا به‌وسیله اطلاعات آنی و به‌موقع تصمیم‌های صحیح درباره کسب‌وکارشان بگیرند و خود را در رقابت حفظ کنند.
احتمال دارد سازمان‌های مختلف با ابعاد و وظیفه‌های مختلف و متنوع، برای استفاده مؤثر از داده‌های موجود در سیستم‌های نرم‌افزاری باشد.
نرم‌افزارهایی از قبیل سیستم‌های فروش، سیستم‌های مالی و سایر سیستم‌هایشان مشکلاتی داشته باشند.
ادامه مفاهیم و رویکردهای هوش تجاری
مفاهیم و رویکردهای هوش تجاری
همچنین ذخیره‌سازی و یکپارچگی داده‌های سایر سیستم‌های موجود برای یک سازمان مشکل‌ساز خواهد بود.
داده‌ها می‌توانند منابع باارزشی برای استخراج خِرَد و اخذ تصمیم‌های مهم مدیریتی در حوزه‌های مختلف یک کسب‌وکار باشند.
“مفاهیم و رویکردهای هوش تجاری”
با توجه به اینکه امروزه، افزایش حجم داده‌ها در سازمان‌ها روندی صعودی دارد، استفاده از این داده‌ها و تحلیل آن‌ها یک ابزار بسیار مدرن مدیریتی است.
اخذ تصمیم به‌موقع و صحیح نیاز به تسلط کامل به اطلاعات جامع و واقعی دارد که سیستم‌های اطلاعاتی سنتی نمی‌توانند چنین گزارش‌های مطلوبی را تولید نمایند.
داشبوردهای مدیریتی
در داشبوردهای مدیریتی به دلیل اینکه تمامی داده‌ها در یک صفحه قرار دارند و همچنین به خاطر اینکه از نمودار و شکل و چارت استفاده می‌کنند، قابلیت تفسیر بسیار بالایی دارند.
این دلایل باعث شده است که در محیط‌های رقابتی داشبوردهای مدیریتی ارزش فراوانی داشته باشند.
“مفاهیم و رویکردهای هوش تجاری”
مدیران سازمان‌هایی که از داشبوردهای مدیریتی استفاده می‌کنند
بجای اینکه وقت خود را برای خواندن گزارش‌های پیچیده و نه‌چندان قابل‌فهم صرف کنند تا اطلاعات را از آن‌ها استخراج کنند.
وقت خود را صرف نگاه کردن ساده به داشبورد مدیریتی کرده و از مزایای رقابتی آن استفاده کرده و شرایط را به نفع خودشان تغییر می‌دهند.
“مفاهیم و رویکردهای هوش تجاری”
امروزه سازمان‌هایی که ارزش اطلاعات آنی را درک کرده‌اند، از این فنّاوری مدرن و باارزش (هوش تجاری) استفاده می‌کنند و این دلیل استفاده فزاینده از این نوع فنّاوری‌هاست.
هر متدولوژی در طراحی و پیاده سازی سیستم‌های اطلاعاتی باید دارای ویژگی‌ها و قانون‌های مطمئنی باشد.
درزمینهٔ سیستم‌های هوش تجاری باید توجه خاص و بسیار ویژه‌ای به موارد و موضوعات زیر معطوف گردد:
موضوع مهم اول
سیستم‌های هوش تجاری باید به‌سرعت پیاده‌سازی شوند و به این دلیل که چنین سیستم‌های برای هر سازمانی با هر مقیاسی مورداستفاده قرار می‌گیرند امری کاملاً دشوار می‌باشد.
اگرچه بر پایه ابزارهای استاندارد BI امروزی زمان کمی برای ساخت هوش تجاری نیاز است.
اما ضروری و لازم است که هر سیستم هوش تجاری یک پیاده‌سازی خاص بر اساس نیازمندی‌های خاص آن کسب‌وکار باشد.
چنانچه از ابزارهای آماده BI استفاده کنیم بسیار ضروری است که نیازمندی‌ها را دقیق برآورده نماییم و مواظب پیاده‌سازی صحیح باشیم.
موضوع مهم دوم
راه‌حل‌های هوش تجاری بسیار منعطف هستند. اگر یک کسب‌وکار تغییراتی داشته باشد، باید سازمان‌ها بتوانند سیستم هوش تجاری خود را بر اساس شرایط جدید تنظیم نمایند.
موضوع مهم سوم
سیستم‌های هوش تجاری به پلتفرم‌های سخت‌افزاری و نرم‌افزاری وابسته نمی‌باشند.
بنابراین توصیه می‌شود سیستمی انتخاب شود که چندبعدی بوده و سیستم‌های پایگاه داده مختلف از قبیل: DB2, Oracle, Informix, MS SQL Server را مورد تحلیل قرار دهد.
همچنین بر روی سیستم‌های موجود آن سازمان کار نماید و با سیستم‌عامل‌های رایج از قبیل ویندوز، لینوکس وغیره به‌راحتی قابل مدیریت باشد.
موضوع مهم چهارم
درزمانی که یک سیستم هوش تجاری پیاده‌سازی می‌شود ضروری است که به سیستم‌های عملیاتی موجود آن سازمان توجه شود.
این سامانه‌ها از قبیل سیستم‌های تراکنشی، سیستم‌های امور مشتریان، سیستم‌های مالی و غیره می‌باشند.
موضوع مهم پنجم
سیستم‌های هوش تجاری باید بسیار مقیاس‌پذیر بوده و معماری بازی داشته باشند تا به‌راحتی قابل توسعه باشند.
این بسیار ضروری است که وقتی ما به اطلاعات جدیدی نیاز داریم و یا اینکه مقدار اطلاعات افزایش زیادی یافت، به‌راحتی این امور سرویس‌دهی گردد.
موضوع مهم ششم
سیستم‌های هوش تجاری باید بر پایه فنّاوری‌های مدرن باشند.
این مسئله مهم و حائض اهمیت است که راه‌حل‌های هوش تجاری به‌وسیله کمپانی‌های بنام و پیشرو در این زمینه ارائه شده باشند.
سپس می‌توان انتظار ثبات و قابلیت اعتماد از این نوع سیستم‌ها داشت.
نوشتن نظر