هوش تجاری در صنعت FMCG

هوش تجاری در صنعت FMCG

هوش تجاری در صنعت FMCG

هوش تجاری و کمک به صنعت کالاهای مصرفی با سرعتبالا FMCG[1]

هوش تجاری در صنعت FMCG : شرکت‌ها و سازمان‌ها هرروز داده تولید می‌کنند. اثر کسب‌وکار به‌صورت داده در بانک‌های اطلاعاتی بر جای خواهد ماند. این اثر هرروز زیادتر و عظیم‌تر می‌گردد، بااین‌حال تعداد معدودی از شرکت‌ها این اثرات و داده‌های کسب‌وکاری را یکپارچه‌سازی، تمیز و به اطلاعات مفید تبدیل می‌کنند. چرا فقط تعداد انگشت‌شماری؟! زیرا این سازمان‌ها از استراتژی هوش تجاری استفاده کرده و از دانش مخفی درون اثرات کسب‌وکار یعنی داده شرکت خود استفاده می‌کنند.

شرکت‌ها و سازمان‌هایی که قادر به تلفیق استراتژی هوش تجاری با کسب‌وکار خود می‌شوند. آنگاه از مزیت رقابتی تأثیرگذاری برخوردار خواهند شد. چنین شرکت‎هایی از هوش تجاری فقط بر گزارش‌گیری سنتی و یا تجزیه‌وتحلیل  استفاده نمی‌کنند. بلکه از تحلیل‌های پیش‌گویانه برای ارائه خدمات و محصولات قوی و سطح بالا تمرکز دارند. بنگاه‌های تجاری و سازمان‌های امروزی، چهارچوب‌های منطقی کسب‌وکار و استراتژی‌های تجاری جایگزین مهارت‌ها و تجربه‌های مدیران سطح میانی و ارشد شده است.

هوش تجاری در صنعت FMCG

اگر در صنعت کالاهای مصرفی با سرعت‌بالا یا  FMCGفعالیت می‌کنید. یک چالش دائمی درزمینه توسعه ارزش کسب‌وکار یا سهام شرکت، اطمینان از انطباق با مقررات و قوانین، تأمین گزارش‌های کسب‌وکاری و مدیریت زنجیره تأمین چندوجهی که دارای الزامات متمایز است روبرو هستید. برخلاف صنایع دیگر ، صنعت FMCG تا حد زیادی به تحقیقات دقیق و سریع بازار متکی است، که می‌توان برای انجام رقابت مؤثر بازاریابی مورداستفاده قرار گیرد. علاوه بر این، هر بنگاه اقتصادی در این صنعت برای اجرای استراتژی‌ها به شبکه توزیع منظم همراه با نیروهای فروش مؤثر نیاز دارد و از هوش کافی برای تکرار سریع در صورت عدم تحقق اهداف باید برخوردار باشد.

امروزه رقابت در صنعت FMCG مؤلفه‌های مختلفی برای تحکیم موقعیت در بازار، ایجاد کانال‌های فروش جدید و فرصت‌های رشد، ضمن افزایش کارایی زنجیره تأمین، نیاز دارد. برای رقابت در چنین فضایی، شرکت‌های FMCG  باید از خدمات معتبر هوش تجاری، فناوری و مدیریت اطلاعات استفاده کنند تا بتوانند در رقابت باقی‌مانده و سهم بازار خود را افزایش دهند.

هوش تجاری در صنعت FMCG
هوش تجاری در صنعت FMCG

عمده‌ترین تفاوت در صنعت FMCG چیست؟

صنعت FMCG رشد بسیار زیادی داشته است. متوسط درآمد متخصصان شاغل در این صنعت رشد یافته است، اشتیاق مشتریان نسبت به محصولات جهانی بسیار زیاد شده است. با توجه به این اشتها، مصرف‌کننده در موقعیتی است که علاوه بر محصولات جهانی، کالاهای باکیفیت را نیز تقاضا می‌کند. به‌راحتی می‌توان گفت که صنعت FMCG شاهد انفجار محصولات همراه با تنوع در بازارها نیز بوده است. این پدیده‌ها باعث افزایش نوآوری، ورود بازیگران جدید و قابلیت‎های فرایند بازیگران صنعت شده است. گلوگاه‌های ناشی از مسائل خارجی و داخلی باعث شده صنعت به‌طورکلی متضرر شود. بنابراین برای سازگاری با این انسداد، شرکت‌ها سعی کرده‌اند روش‌های مختلفی را در پیش بگیرند که تأثیر اندکی داشته است.

چگونه شرکت های FMCG می توانند به این مسئله رسیدگی کنند؟

هوش تجاری در صنعت FMCG : قبل از اینکه به این سوال پاسخ دهیم، سعی خواهیم کرد نحوه عملکرد FMCG را توضیح دهیم. صنعت FMCG دو منبع درآمد دارد:

  1. فروش اولیه: فروش حاصل از فروش کالا به شعب، سهامداران و خرده‌فروشان
  2. فروش ثانویه: فروش توزیع‌کننده، خرده‌فروش با فروش کالاهای مشابه به مصرف‌کنندگان یا مصرف‌کنندگان نهایی

درحالی‌که درآمد اصلی شرکت‌های FMCG و آنچه در ترازنامه به‌دست می‌آید، درآمد ثانویه فروش کلیه خرده‌فروشان و توزیع‌کنندگان است که نمای دقیق عملکرد محصول است. این جنبه مهمی خواهد بود که شرکت‌های FMCG  باید آن را ردیابی کنند. هدف این است که اطمینان حاصل شود که محصولات موجود در دسترس هر مصرف‌کننده از بخش هدف قرارگرفته و به خوبی مصرف می‌شود، که این موضوع منجر به فروش بیشتر می‌شود. این اطمینان حاصل می‌کند که ارقام فروش ثانویه بیشتر است و باعث ایجاد فروش عمده می‌شود.

شرکت‌های FMCG چگونه می‌توانند به این مهم دست پیدا کنند؟

  1. با افزایش فروش از طریق استراتژی‌های بازاریابی مؤثر
  2. با بهبود کارایی عملیاتی

اکنون‌که دانستیم چه چیزی را باید موردتوجه قرار دهیم ، مشکل جمع‌آوری اطلاعات به وجود آمده است. هوش تجاری این مشکل خاص را برای شرکت‌ها حل می‌کند.

استراتژی هوش تجاری چه چیزی برای شرکت FMCG حل می‌کند؟

استراتژی هوش تجاری به افزایش درآمد از بالاترین سطح و صرفه‌جویی در هزینه‌ها به‌طور همزمان کمک خواهد کرد. نتایج استفاده از استراتژی هوش تجاری:

  • تعیین ROI برای استراتژی بازاریابی
  • اطمینان از صرف مبلغ مناسب در مکان مناسب و در زمان مناسب
  • شناسایی فرصت‌های ازدست‌رفته
  • شناسایی بخش‌های جدید برای هدف‌گذاری
  • بهینه‌سازی هزینه ، بر اساس ماتریس BCG
  • ارائه بینش در مورد تعیین بهترین استراتژی‌های تبلیغاتی که حداکثر نتیجه رادارند
  • بهتر کردن استراتژی‌های بازاریابی و فروش
  • افزایش فروش از طریق بهبود کارایی عملیاتی با رعایت بهتر انطباق با OTIF و MSL
  • شناسایی ROI در هزینه‌های قفسه برای هر خرده‌فروش منفرد
  • پیش‌بینی فروش بهتر
  • درک بهتر سهم بازار و عملکرد رقبا
  • کمک به شما در تحلیل عملکرد عرضه محصولات جدید نسبت به سایر محصولات رقیب
هوش تجاری در صنعت FMCG
هوش تجاری در صنعت FMCG

هوش تجاری در صنعت FMCG

قسمت مهم استراتژی هوش تجاری بهبود کارایی عملیاتی است. این کار در درجه اول در بین تیم‌های فروش میدانی و تیم‌های زنجیره تأمین با اندازه‌گیری پارامترهای مهمی که در زیر بیان می‌شوند انجام می‌شود.

لیست سهام باید بر اساس کمپین‌های بازاریابی و پیش‌بینی فروش، به‌روز نگه‌داشتن انبارها بسیار مهم است، زیرا احتمال دارد خرده‌فروشان به دلیل عدم در دسترس بودن محصولات ما، محصول رقیب را انتخاب کنند.

یکی از مسائل مهم برای افزایش فروش، در دسترس بودن محصول ما در مراکز فروش و اطمینان از موجودی کافی در فروشگاه‌های خرده‌فروشی و نمایش محصولات ماست. بر اساس تبلیغات در حال اجرا همچنین سابقه فروش‌های گذشته، تیم‌های فروش میدانی سعی می‌کنند محصولات موجود یا با تقاضای بالا را بر اساس سابقه فروش در همه خرده‌فروشی‌ها تضمین کنند. به‌طور مؤثر، این تیم‌ها اطمینان حاصل می‌کنند که هیچ فرصتی برای شرکت از دست نرود. اطمینان از این امر باعث افزایش فروش ثانویه و کمک به ایجاد تقاضای بالادستی و افزایش فروش اولیه شرکت می‌شود.

هر سفارشی که دریافت می‌شود باید به‌موقع و کامل پاسخ داده شود.[۲]  OTIF دانش عمومی است که در بین شرکت‌ها و توزیع‌کنندگان صنعت FMCG وجود دارد. شرکت‌ها سعی می‌کنند بر OTIF تسلط داشته باشند اما به دلیل تنگناهای مختلف، ازجمله عدم موجودی در انبارها، در دسترس نبودن کامیون‌ها، بازده بارگیری کامیون‌ها و دیگر مسائل مرتبط، سفارش‌ها به‌موقع و یا کامل انجام نخواهند شد.

این امر باعث بروز اختلافاتی با خرده‌فروشان به خاطر عدم دسترسی به محصولات ایجاد می‌کند، و بر فروش ثانویه تأثیر می‌گذارد و آنها را مجبور می‌کند به دنبال گزینه‌هایی برای خدمات به مصرف‌کنندگان نهایی باشند. درنهایت مستقیماً بر میزان فروش اولیه تأثیر می‌گذارد و به نفع رقبای تجاری ما خواهد بود.

هوش تجاری در صنعت FMCG

هوش تجاری با بررسی مناطق جغرافیایی، محصولات یا دلایل ایجاد این ناکارآمدی‌ها به بهبود از دست دادن OTIF  کمک می‌کند. تیم‌های فروش و زنجیره تأمین می‌توانند برای رفع این ناکارآمدی‌ها تلاش کنند تا هیچ‌یک از این فرصت‌ها از بین نرود و درآمد اولیه فروش افزایش یابد. هوش تجاری می‌توانید ضررهای OTIF را بر اساس پیش‌بینی فروش، فروش واقعی ثانویه و قابلیت تولید پیش‌بینی کند. می‌توان چگونگی جلوگیری از این ضررها را با افزایش تولید، کاهش بودجه بازاریابی یا بهبود زنجیره تأمین تعیین کرد.

سامانه ایده آل کسب‌وکاری هوشمند باید شامل:

  • مدل داده آماده برای استقرار هوش تجاری باشد.
  • داشبوردهای مدیریتی فروش و توزیع و کسب‌وکار دارا باشد.
  • چت ربات‌هایی برای فروش، زنجیره تأمین و تیم‌های بازاریابی داشته باشد.

داشتن این موارد به تیم‌های سراسر کسب‌وکار کمک خواهد کرد تا به‌راحتی به اطلاعات مهم دسترسی پیدا کنند. اطلاعات در دسترس آنها خواهد بود، بنابراین می‌توان زمان بیشتری را برای راهبردهای بهبود خط تولید شرکت خود صرف کرد. هوش تجاری اصولی به تیم‌ها کمک می‌کند تا بر اساس بینش اصولی اتخاذ تصمیم کنند، این فرایند تصمیم‌گیری بدون وابستگی به توسعه‌دهندگان یا تیم فناوری اطلاعات خواهد بود.

اگر در هوش تجاری شاخص‌های کلیدی عملکرد[۳] مرتبط با FMCG به‌درستی اجرا و پیاده‌سازی شده باشند، حتی هوش تجاری می‌تواند هشدار و اخطار به‌موقع ارسال کند. داشبورد در راهکار هوش تجاری کمک خواهد کرد تا کلیه موجودی‌های خرده‌فروشان و توزیع‌کنندگان مختلف را ردیابی کنید.

[۱] Fast Moving Consumer Goods

[۲] On Time in Full = OTIF

[۳] Key Performance Indicator = KPI

تألیف و ترجمه: آقای مهندس رضا بهادری زاده

 

در صورت تمایل برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره تلفن مستقیم: ۰۲۱۸۶۱۱۱۷۲۵ ارتباط برقرار بفرمائید.

 

جهت استفاده از خدمت هوش تجاری نفیس و کسب اطلاعات بیشتر درباره این موضوع یا برای اخذ مشاوره از شرکت راهبران اطلاعات هوشمند نفیس گستر طریق فرم زیر را تکمیل بفرمایید.

    اطلاعات مورد نیاز شما

    نوشتن نظر

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *