ناتوانی هوش تجاری در چالشهای مدیریتی
ناتوانی هوش تجاری در چالشهای مدیریتی
عدم توانایی در رسیدگی به چالشهای مدیریتی عمومی توسط هوش تجاری
ناتوانی هوش تجاری در چالشهای مدیریتی
ابتکارهای موفق هوش تجاری و تجزیهوتحلیل کسبوکار نیازمندِ مدیریت مؤثر شش گردش کار خاص میباشند. استراتژی هوش تجاری و تجزیهوتحلیل کسبوکار که قادر نباشد مدیریت عمومی موضوعهای کسبوکاری و فنی بین واحدی را انجام دهد، بینتیجه است.
اغلب سازمانها ابتکارات هوش تجاری و تجزیهوتحلیل کسبوکار را بهعنوان ابتکار عمل فناوری اطلاعات میدانند. رهبران سازمانها از تکنیکهای مدیریت سبد وسیع خدمات فناوری اطلاعات، برنامههای استاندارد، روشهای مدیریت پروژه و پرادایمهای ارائه خدمات فناوری اطلاعات، باهدف به حداقل رساندن هزینه بهجای بهینهسازی خروجی استفاده میکنند. تأثیر این موضوع به این صورت است که پروژههای هوش تجاری و تجزیهوتحلیل کسبوکار بسیار طولانی و هزینهبر هستند. بعلاوه بخشهای کسبوکار که از سرمایهگذاری هوش تجاری و تجزیهوتحلیل کسبوکار سود میبرند، معمولاً پاسخگو نیستند. با اینوجود بخشهای کسبوکار تنها افرادی رادارند که میتوانند از برنامههای کاربردی برای ارائه نرخ بازگشت سرمایه استفاده کنند. بیست سال است که شرکتها با این پویایی دستوپنجه نرم میکنند.
ناتوانی هوش تجاری در چالشهای مدیریتی
ابتکارهای موفق هوش تجاری و تجزیهوتحلیل کسبوکار نیاز به هماهنگی و پاسخگویی مؤثر بین واحدهای کسبوکاری شرکت را دارد. بنابراین چالشهای کلی مدیریتی را ایجاد میکنند. شش گردش کار اصلی که باید در استراتژی هوش تجاری سازمانی و تجزیهوتحلیل کسبوکار باید موردبررسی قرار گیرد. در ادامه شرح داده خواهد شد.
۱. استراتژی ، سازمان و مدیریت: نتیجه فعالیتهایی که این گردش کار را تشکیل میدهد بیان صریح این است که: الف) اینکه شرکت قصد دارد از هوش تجاری و تجزیهوتحلیل کسبوکار برای افزایش درآمد، کاهش هزینهها یا هر دو استفاده کند. (ب) چه ابتکار عمل و اطمینانی از هماهنگی مؤثر بین واحدهای سازمان و پاسخگویی مشترک سازمان وجود دارد. ج) چگونه این ابتکار عمل مدیریت خواهد شد تا واحدهای کسبوکاری و واحدهای فناوری اطلاعات بتوانند برای ارائه نرخ بازگشت سرمایه هدفمند پاسخگو باشند.
۲. بهبود فرآیند کسبوکار: نتیجه فعالیتهایی که این گردش کار را تشکیل میدهد، ادغام موفقیتآمیز برنامههای هوش تجاری و تجزیهوتحلیل کسبوکار در فرآیندهای هدفمند کسبوکار است بهطوریکه نرخ بازگشت سرمایه هدفمند ارائه شود.
ناتوانی هوش تجاری در چالشهای مدیریتی
۳. تغییر مدیریت: نتیجه فعالیتهایی که شامل این گردش کار است این است که: (الف) فرهنگ شرکتی که از استفاده از هوش تجاری و تجزیهوتحلیل کسبوکار برای تصمیمگیری مبتنی بر واقعیت استقبال میکند، قاطعانه ایجادشده است. (ب) افرادی در واحدهای کسبوکار که جامعه کاربری هدفمند هستند آماده استفاده از هوش تجاری و برنامههای تجزیهوتحلیل بهعنوان در نظر گرفتهشده بهمنظور تحویل نرخ بازگشت سرمایه هدفمند هستند.
۴. توسعه تکراری برنامههای هوش تجاری و تجزیهوتحلیل کسبوکار: این گردش کار از فعالیتهای فنی و تجاری و همکاری واحدهای مختلف برای طراحی، توسعه، آزمایش و استقرار برنامههای هوش تجاری و تجزیهوتحلیل کسبوکار بهطور سریع و منظم تشکیلشده است.
۵. زیرساختهای فنی و عملیاتی: این گردش کار زیرساختهای فنی و فرایندهای عملیاتی فنی موردنیاز برای طراحی، توسعه، آزمایش، بهرهبرداری و حفظ برنامههای هوش تجاری و تجزیهوتحلیل کسبوکار و پایگاه دادههای اکتشافی را تعریف میکند.
۶. حاکمیت دادهها: نتیجه فعالیتهایی که این گردش کار را تشکیل میدهند، رویکردی مبتنی بر تجارت است که بر کیفیت دادهها و حاکمیت دادههای موردنیاز برای برنامههای کاربردی هدفمند و تجزیهوتحلیل متمرکز است.
ناتوانی هوش تجاری در چالشهای مدیریتی
درنهایت، ابتکارات هوش تجاری و تجزیهوتحلیل کسبوکار باید فعالیتهای کسبوکار محور برای واحدهای باشد. شرکتها باید از گردش کار فوق بهعنوان راهنمای توسعه رویکرد متناسب با شرایط فردی خود استفاده کنند. با در نظر گرفتن یک دیدگاه مدیریت کلی در آغاز، استراتژی هوش تجاری و تجزیهوتحلیل کسبوکار زمینه را برای موفقیت فراهم میکند.
ادامه داستان
خطاهای پیادهسازی هوش تجاری
در مقالات بعدی به شرح و توضیح هرکدام از مشکلات بیانشده با جزئیات کامل و در یک مقاله مستقل خواهیم بود.
لطفاً با ما همراه باشید.
تألیف و ترجمه: آقای مهندس رضا بهادری زاده
در صورت تمایل برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره تلفن مستقیم: ۰۲۱۸۶۱۱۱۷۲۵ ارتباط برقرار بفرمائید.
جهت استفاده از خدمت هوش تجاری نفیس و همچنین گرفتن مشاوره هوشمند سازی کسبوکار در سازمان خود، فرم زیر را تکمیل بفرمائید:
نوشتن نظر